کد مطلب:50441 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:260

نظام تربیت











با توجه به تعریف تربیت، تربیت با رفع موانع و ایجاد مقتضیات سامان می یابد و تا چنین نشود، تربیت تحقق نمی یابد. از این رو باید موانع و مقتضیات تربیت آدمی را بدرستی شناخت و با این شناخت بستر مناسب تربیت فطری را فراهم ساخت و این امر باید با دریافتی درست از استعدادهای شگفت انسان باشد و تا انسان و مقصد تربیت او و راه رفتن به سوی این مقصد و عوامل موثر در این مسیر- یعنی مبانی تربیت- به نیكویی شناخته نشود و از ساماندهی درست برخوردار نشود، نمی توان به برنامه ای برای تربیت انسان دست یافت.

برای اجرای برنامه تربیت نیز باید از اصولی عملی كه اصول راهنما شمرده می شوند بهره گرفت، اصولی ثابت كه هر امر تربیتی باید مبتنی بر آن اصول باشد. البته از آنجا كه انسانها گونه گونند و در تربیت باید به تفاوتهای فردی توجه شود، به روشهایی متغیر نیاز است كه به وسیله ی آن روشها بتوان به مطلوبیت لازم در ساماندهی برنامه ی تربیتی دست یافت و زمینه ی شكوفا شدن استعدادهای انسان را مهیا ساخت، انسانی كه مختار است و صاحب اراده و بدون میل و خواست او، تربیت فطری میسر نیست و لازم است برنامه ی تربیت به گونه ای ساماندهی شود كه فرد در آن نقشی فعال داشته باشد، زیرا در این صورت است كه تربیت

[صفحه 39]

سامانی انسانی و درست می یابد.

این امور در مجموع ساختاری به هم پیوسته و منظم را ایجاد می كند كه از آن به نظام تربیت تعبیر می كنیم و اجزای این نظام عبارتند از:

1. موانع و مقتضیات تربیت

2. مبانی تربیت

3. اصول تربیت

4. روشهای تربیت

این چهار حلقه را بر اساس پرتوی از چشمه ی خورشید (نهج البلاغه) به منظور تربیت گوهر گرانقدر حقیقت آدمی و مهرپروری پی می جوییم.

[صفحه 43]


صفحه 39، 43.